ماجرای فرار متین از مدرسه
سال 1401متین 6سالش شد وباید میرفت پیش دبستانی برای اینکه سنش کم بود گفتم ببرمش غیرانتفاعی بیشتر هواشو خواهند داشت ازروز اول مهر که رفت گفت هم مدرسه را دوست ندارم هم معلمم را گفتم اولشه خوب میشه 50روز ازمدرسه گذشته هرروز باگریه متین را میبردم مدرسه دوروز پیش ساعت 10مدیرشون زنگ زد عصبانی که بیا مدرسه پسرت کلاه سرمون گذاشت منم با دو رفتم مدرسه گفتن متین به معلمش گفته میرم دستشویی درمدرسه را باز کرده فرار کرده مدیرشون گفتم تو دوربین دیدم یک بچه درمدرسه را باز کرد وداره میره رو به خیابون که رفتن دنبالش گرفتنش میگه خیابون شلوغ بود اگر ماشین یا موتوری بهش میزد کی جوابگو بود هرچی بهش میگم متین چرا این کار را کردی میگه ازاول بهت گفتم اینجا رو د...